وب سایت خبری خبر جور در راستای ارائه اخبار در ضمینه های گونان اقدام به ارائه خبردرضمینه علمی دانشگاهی خود با بهترین گرداوری خبر از معتبر ترین منابع به نقل از خبرگذاری ایسنا نموده. لذا در این ضمینه شما را به مطالعه خبر فوق به نقل از خبر گذاری ایسنا مینماید.
عضو هیات علمی دانشگاه شریف با تاکید بر اینکه متوسط دانش فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور کاهش یافته است،گفت: با توجه به اینکه امروزه افراد زیادی میتوانند در دانشگاه تحصیل کنند، طبیعی است که کیفیت کلی فارغالتحصیلان دانشگاهی کاهش پیدا میکند.
به گزارش ایسنا، دکتر کلاهی در نشستی که در سالن اجتماعات دانشگاه شریف برگزار شد به تغییر نسلی دانشجویان اشاره کرد و گفت: درباره تفاوت نسلها و تغییر نسلی دانشجوها دو کلیشه منفی و مثبت وجود دارد که نسبت دادن مجموعهای از صفات منفی مثل تنبلی، تنپروری، جدی نبودن، کمکاری و ضعف اخلاقی و دینی به نسل جدید از جمله کلشیه منفی و باهوشتر دانستن نسل جدید نسبت به نسل گذشته نیز از کلیشههای مثبت آنها است.
وی در ادامه تصریح کرد: برخی اعتقاد دارند که این تفاوت نسلها به دلیل تغییرات بیولوژیکی و ژنتیکی است در حالی که از این نظر انسانها تغییر زیادی نکردهاند و جواب را باید در پارامترهای اجتماعی و فرهنگی پیدا کرد.
کلاهی اشاره کرد:در گذشته تنها اقلیت نخبه جامعه وارد دانشگاه میشدند و در نتیجه کیفیت خروجی دانشگاه هم بالاتر بود ولی امروزه که افراد زیادی میتوانند در دانشگاه تحصیل کنند، طبیعی است که کیفیت کلی فارغالتحصیلان دانشگاهی کاهش پیدا میکند. بنابراین بخشی از کاهش کیفیت آموزش عالی ناشی همگانی شدن آن و در دسترس قرار گرفتن عمومی آن است.
این عضو هیات علمی دانشگاه شریف ادامه داد: متوسط سواد و دانش فارغالتحصیلان دانشگاهی کاهش پیدا کرده این در حالی است که متوسط سواد و دانش کل جامعه رو به رشد بوده است. بنابراین از این منظر که نگاهمان باید به کل جامعه باشد و نه فقط دانشگاهیان چرا که نسل فعلی از نسلهای گذشته بهتر شدهاند.
ترکیب ناموزون آموزش عالی در ایران
دکتر معصومی همدانی عضو هیات علمی دانشگاه شریف با بیان اینکه تعبیر نسلهای مختلف دانشگاهی از خارج وارد ادبیات ما شده است،گفت: این پدیده ها ناشی از تحولات تکنولوژی و ارتباطات بوده و ارتباط چندانی با دانشگاههای ما ندارد. در واقع دانشگاههای ایران از درون نهادهای آموزش سنتی بیرون نیامده و در مقابل آن ساخته شده و نقش دولت در ایجاد آن خیلی پررنگ است.
به گفته وی، دارالفنون، مدرسه علوم سیاسی، دارالمعلمین عالی، دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز به عنوان نمونههایی از دانشگاههای اولیه ایران است که با الگوبرداری از دانشگاههای غربی به خصوص فرانسه تأسیس شده است.
این دکترای تاریخ علم از دانشگاه پاریس در ادامه تاکید کرد: دانشگاهها در فرانسه نتیجه تحول مدارس مذهبی قبل از دوران جدید بوده و به همین دلیل است که توجه زیادی به علوم انسانی داشته ولی بعد از انقلاب فرانسه دولت در مقابل این دانشگاهها موسساتی به نام مدارس عالی مثل مدرسه پلیتکنیک ایجاد کرد که کارشان تربیت متخصص در علوم و فنون بود، در حالی که دانشگاههای سنتی بیشتر ادیب و فیلسوف و متفکر تربیت میکردند.
وی افزود:دانشگاههای ما در ابتدای تأسیس شبیه دانشگاههای سنتی فرانسه بودند که رشتههایی مثل حقوق، پزشکی و علوم مذهبی در آنها اهمیت داشت. در واقع نسل اول دانشگاههای ایران همین دانشگاههای همهکاره هستند که همه رشتهها را شامل میشود کهدانشگاه تهران اولین دانشگاه ایران است که با این روند تاسیس شدو بعد از مدتی براساس الگوی چند دانشگاه دیگر هم شکل گرفت.
معصومی یادآور شد: نسل بعدی دانشگاههای ما دانشگاههای صنعتی و پلیتکنیک است که از دهه ۴۰ آغاز شد و الگوی آمریکایی داشتند. این نسل از دانشگاهها تحولی در آموزش عالی ایران پدید آوردند که حتی نسل اول دانشگاههای ایران را هم تحت تأثیر قرار داد. اشکال این نسل از دانشگاهها این بود که مدارس فنی بودند و همه رشتهها را شامل نمیشدند. نبود همه رشتهها در این نوع دانشگاهها باعث شد که دید اقتصادی و سودگرایانه نسبت به آموزش عالی در جامعه شکل بگیرد. در واقع این نسل از دانشگاهها نخبهگرا بودند و طبقه نخبه جامعه را جذب میکردند.
این عضو هیات علمی دانشگاه شریف افزود: البته تأسیس نسل دوم دانشگاهها باعث شد سطح آموزش در دوره کارشناسی رشتههای علوم و فنون در همه دانشگاهها افزایش قابلتوجهی پیدا کند ولی متأسفانه رشتههای سنتی مثل علوم انسانی در همان کیفیت پایین خود باقی ماندند و خودشان را نتوانستند با این رشتهها بالا بیاورند.
رواج آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی و شروع مشکلات
به گزارش روابط عمومی دانشگاه شریف، معصومی همدانی سپس به روند شکل گیری نسل سوم دانشگاه در ایران پرداخت و گفت: از اواخر دوره شاه تأسیس مدارس خصوصی در سطح وسیع شروع شد که دانشگاههایی پولی بودند و ورود به آنها سادهتر بود و در نتیجه نخبهگرایی دانشگاهها را کاهش داد و این روند بعد از انقلاب هم تشدید شد. نسل چهارم دانشگاههای ایران را هم میتوان به آغاز تحصیلات تکمیلی مربوط دانست که اصل و اساس مشکل ما آنجاست؛ پذیرش دانشجوی تحصیلات تکمیلی در مقیاس زیاد، نوع رابطه استاد و دانشجو در این قطع و نیز نوع حضور دانشجوها در دانشگاه و کلاس تناسبی با تحول دانشگاههای ما نداشت.
بحران هویت دانشگاه در برابر رقیبان جدید
در ادامه دکتر مصطفی تقوی عضو هیات علمی دانشگاه شریف در خصوص چالشهای پیشروی دانشگاه اظهار کرد: در دهه ۶۰ بودجه عمومی دانشگاهها رو به افول میرود و دولت به جای تزریق پول به دانشگاه وام میدهد و برای این مراکز پروژه تعریف می شد تا هزینههای آن تامین شود. در واقع در این دوره دانشگاه از نظر اقتصادی دچار تحول میشود و دانشگاه مجبور است به تقاضای جامعه برای حل مسائل و مشکلات پاسخ دهد تا بتواند خودش را سرپا نگه دارد و نیازهای مالیاش را تأمین کند.
وی تاکید کرد: روند فوق در اداره دانشگاه ها تا دهه ۷۰ ادامه پیدا میکند. بعد از آن تحولاتی پدید میآید که مفهوم دانشگاه را زیر سوال میبرد و فیلسوفان دانشگاهی اصالت، کارکرد، نقش و رسالت این مراکز را به چالش کشیدند. در واقع در گذشته دانشگاه محل نخبهنشینی بود که کاری به کار جامعه نداشت اما امروزه رقبای دانشگاه ها به میدان آمدهاند، صنعت با دانشگاه ارتباط برقرار میکند و مسائل حکمرانی به دانشگاه ارائه میشود.
این استاد دانشگاه شریف گفت: امروزه دانشگاهها با مسائل و تقاضاهای جدید روبهرو میشوند و رقیبانی جدید پیدا میکنند و در زمینه تأمین مالی نیز با مشکل مواجه می شوند. ضمن اینکه ظهور فضای مجازی کنشگران و بازیگران عرصه دانش و فناوری را افزایش داده که ابزارهای متنوع و زیادی را هم در دست دارند و برای کسب سود با دانشگاه رقابت میکنند.
عضو هیات علمی مرکز فلسفه علم شریف به رابطه بین علم و تکنولوژی هم اشاره کرد و گفت: روایت دانشگاه از این رابطه یک رابطه مفهومی است ولی در دهههای اخیر نگاه نهادی رواج پیدا کرده و نسبت علم و تکنولوژی در زمانها و جوامع مختلف متفاوت است.
به گفته وی، دانشگاه یک برساخته انسانی-اجتماعیاست که ارزشها، عوامل انسانی، اجتماعی و محیطی این مراکز را تحت تأثیر قرار میدهد. به طوریکه دانشگاه ها در این محیط پیچیده و آشوبناک باید به یک سازمان آیندهنگر تبدیل شود، یعنی اولا سیستم پویش محیطی داشته باشد که از تحولات و اوضاع محیط آگاه شود، دوما مجهز به کانونهای تفکر باشد که با شناخت محیط بتواند در آن حرکتی به نفع خود انجام دهد، سوما نیاز به سیستمهای اجتماعی-تکنیکی دارد تا بتواند با رقبای خودش رقابت کند و در جامعه آموزشهایی را ارائه کند که مطلوب مردم است و چهارما ابر عصبیای وجود داشته باشد که این سه مولفه را به هم وصل کند، چرا که ارتباط بین سه مولفه قبلی خطی نیست.
انتهای پیام
بزرگترین ارائه دهنده خبرهای گوناگون در ضمینه های مختلف در بستر وب به صورت فوق العاده سریع